ماه مبارک رمضان که در روایات از آن به عنوان «ماه صبر و احسان»[۱] یاد شده است ماه تمرین بندگی و عبد مطلق خداوند بودن است. ماهی است که در آن انسان تنها برای رضای خداوند و امتثال فرمان وی لب از طعام می بندد و با کنترل نفس اماره و هوا و هوس خویش خود را بیش از پیش به خداوند منان نزدیک می نماید.
روزه با ایجاد محدودیتهاى موقت برای روح و جان انسان به وی مقاومت قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت مىبخشد، و چون غرائز سرکش را کنترل مىکند بر قلب انسان نور و صفا مىپاشد و خلاصه آنکه روزه انسان را از عالم حیوانیت ترقى داده و به جهان فرشتگان صعود مىدهد.[۲]
تقوى و خداترسى، در ظاهر و باطن، مهمترین اثر روزه است. روزه، یگانه عبادت مخفى است؛ زیرا اعمالی همچون نماز، حج، جهاد، زکات و خمس را مردم مىبینند، امّا روزه دیدنى نیست. روزه، اراده انسان را تقویت مىکند و باعث تقویت عاطفه می شود؛ زیرا کسى که یک ماه مزه گرسنگى را چشید، درد آشنا مىشود و رنج گرسنگان را احساس و درک مىکند.[۳] بنابراین می توان چنین بیان داشت که روزه عامل مۆثرى براى پرورش روح تقوا و پرهیزگارى در تمام زمینهها و همه ابعاد است. [۴] تقوا و پرهیزگاری که فرد باید در طی ماه های دیگر در پرهیز از گناهان بدان پناه برد.
اولین روز از ماه شوال عید سعید فطر است که به آن «روز رحمت» نیز گفته اند؛ زیرا در آن روز خداوند متعال بر بندگان خویش رحم نموده و آنان را مورد توجه و عنایات ویژه خویش قرار می دهد.[۵] و برای این روز در کتب ادعیه اعمالی بیان گردیده است. [۶]
امام باقر (علیه السلام) در خصوص این روز میفرماید: « هنگامی که هلال ماه شوال طلوع می کند مومنان ندا داده می شوند که به سوی پاداش و جوایز [در نظر گرفته شده برایتان] روان شوید زیرا امروز روز جایزه است. امام (علیه السلام) در ادامه فرمودند: سوگند به آن کس که جانم در دست اوست این پاداش ها و جوایز از جنس دینار و درهم نیستند»
حلول ماه شوال و فرا رسیدن عید سعید فطر سرور و شادی برای مومنان پس از یک ماه طاعت بندگی و عبادات خالصانه به ارمغان می آورد؛ شادی مومنان در این روز به دلیل قبولی اعمال تکفیر سیئات و آمرزش گناهان آنان است؛ و بشارت این روز برای آنان از سوی خداوند متعال به دلیل تلاش و مجاهدت آنان در راه تقرب به درگاه الهی است.[۷]
برخی چنین می پندارند که ترک معصیت الهی و انجام اعمال عبادی ویژه خاص این ماه است؛ لذا با حلول هلال ماه شوال و اعلام عید تمام آنچه را که در این ماه اندوخته اند (و لو خیلی اندک باشد) را از کف داده و زندگی آنان دوباره همان مسیر قبلی خویش را از سر میگیرد؛ شادی چنین افرادی در روز عید سعید فطر شادی به پایان رسیدن این ماه با تمام برکات آن است؛ و این در حالی است که مۆمنان راستین بارگاه الهی با اعمال و رفتار خود در این ماه و تسرّی آن به سایر ماه ها توشه ای عظیم برای خویش فراهم نموده و روز عید سعید فطر برای آنان عید بندگی و کسب رضای الهی است؛
چنانکه امام باقر (علیه السلام) در خصوص این روز میفرماید: « هنگامی که هلال ماه شوال طلوع می کند مومنان ندا داده می شوند که به سوی پاداش و جوایز [در نظر گرفته شده برایتان] روان شوید زیرا امروز روز جایزه است. امام (علیه السلام) در ادامه فرمودند: سوگند به آن کس که جانم در دست اوست این پاداش ها و جوایز از جنس دینار و درهم نیستند».[۸]
از این روایت چنین به نظر میرسد که روز عید سعید فطر روزی است که مومنان به تناسب آنچه در این ماه برای خویش اندوخته اند از مواهب و عنایات دنیوی و اخروی خداوند بهره مند خواهند شد که آثار و برکات این لطف و احسان الهی برای مومن ملموس و محسوس است لذا همانند کودکی که از دریافت جایزه و پاداش شادمان و مسرور میشود مومن نیز از دریافت چنین نعمی شادمان خواهد بود؛ هر چند که در اعماق وجود او به سبب اتمام چنین میهمانی احساس دلتنگی و تألم نیز وجود دارد.
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت.
پی نوشت ها:
[۱] . قمى مشهدى, محمد بن محمدرضا, تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب, تحقیق: حسین درگاهى, چاپ اول, تهران, سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى, ۱۳۶۸شج۲، ص۲۳۹
[۲]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران, دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش ج۱، ص ۶۲۹
[۳]. ر.ک: قرائتى, محسن, تفسیرنور, تهران, مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن, ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۸۳
[۴]. مکارم شیرازى، تفسیر نمونه, ج۱، ص۶۲۴
[۵]. الکفعمى، ابراهیم بن على عاملى, المصباح، یک جلد، انتشارات رضى قم، ۱۴۰۵ق, ص۵۱۴
[۶]. از جمله: غسل( که نشان از پاکی از گناهان و توجه به خداوند در طلب حوائج است ), پوشیدن لباسی زیبا, معطر بودن, برپایی دو رکعت نماز (آن هم در زمینی غیر مسقف ) و خواندن ادعیه وارده و …. ر.ک: شیخ مفید، مسار الشیعه، قم، انتشارات کنگره جهانى شیخ مفید قم، ۱۴۱۳ق, صص ۳۰ و ۳۱
[۷]. ر.ک: شیخ مفید، مسار الشیعه, صص ۳۰ و ۳۱
[۸]. الکلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق, الکافی, تصحیح: على اکبر غفارى و محمد آخوندى, چاپ چهارم, تهران, دار الکتب الإسلامیه, ۱۴۰۷ه, ج۴, صص ۶۸و۶۷, ح۶
منبع: تبیان
هیچ نظری موجود نیست