هنگامی که انسان با شخصی یا چیزی ارتباط داشته باشد سپس آن را از دست بدهد غمگین می شود این ناراحتی با توجّه به ارزشِ آن از دست رفته، دارای مراتب است؛ به عنوان نمونه اگر فردی لباسی داشته باشد و آن را گم کند، ناراحت می شود؛ همین فرد اگر خودرویی داشته باشد که دزدیده شود، حتماً بیشتر ناراحت می شود؛ حال اگر عزیزی از اطرافیان خود را از دست دهد، قطعاً ناراحتی و اندوه آن بیشتر خواهد بود. به سبب ارتباط بسیار مستحکم نفس با بدن، حالاتی که برای نفس پدید می آید، در بدن او هم جلوه می کند غم زیاد که عارض بر نفس می شود، به صورت گریه در بدن انسان، متجلّی می شود. اکنون ملاحظه بفرمایید در خصوص از دست دادن عزیزی، چون افراد مختلفی با او در ارتباط بودند و انسی برقرار بود، غم و اندوه حاصل از این مصیبت به صورت عزاداری در می آید.
بنابراین عزاداری به صورت طبیعی در میان انسان ها هنگام بروز غم و اندوه شدید، وجود دارد گرچه نوع و مدل این عزاداری در جوامع مختلف، متفاوت می باشد. در اینجا نکته ای هست که اشاره می کنیم : هنگام از دست دادن عزیزی، غم بر ما مسلّط شده به گریه می افتیم، این غم و در ادامه گریه برای کیست؟ آیا ما برای آن مرحوم گریه می کنیم یا برای خودمان که آن مرحوم را از دست دادیم و گرفتار فراق او شدیم؟ البته ممکن است بفرمایید مورد با مورد، تفاوت می کند.
امّا درباره عزاداری برای اولیای الهی مخصوصاً آنها که دارای مقام عصمت هستند، مطلب روشن است. گاهی گفته می شود ایشان با گذر از این مرحله از نظام هستی به مرحله بسیار نزدیکی به مبدأ متعالی (کمال نهایی که قرب الهی است) رسیدند و این وصال به حقّ که ناراحتی ندارد چرا گریه؟ چرا عزاداری؟
عزاداری ما نباید خارج از چهارچوب شریعت باشد، این سخن که آقا چرا شما در دستگاه امام حسین اشکال می کنی و ایراد می گیری، سخنی باطل و مخالف هدف متعالی سیّدالشّهداء می باشد. اگر هدف امام از این نهضت، حفظ دین و تربیت دینی جامع انسانی باشد، نحوه برگزاری جلسات ما باید مناسب با این هدف باشد
در تبیین این مسئله باید گفت ولیّ خدا از سویی مرتبط به مبدأ متعالی است (ساحت ملکوتی) و از طرفی مردم با ولیّ خدا در ارتباطند (ساحت ملکی) اگر ما در سوگ ولیّ خدا می نشینیم به دلیل محروم شدن جامع انسانی از حضور ولیّ خدا می باشد، در مورد سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السّلام، علاوه بر محرومیّت جامع بشری از حضور ایشان، مظلومیّت امام و نحو برخورد دستگاه حاکم با ایشان هم در برگزاری مجالس عزا، مؤثّر بوده است.
نوه پیامبر گرامی اسلام صلی الله و علیه وآله به دنبال حفظ اسلام با دعوت مردم منطقه ای، با همه عزیزانش به سوی آن منطقه حرکت کند آنگاه توسّط همان دعوت کنندگان به آن شکل غیر انسانی که می دانید با عزیزانش به شهادت برسد، باقی ماندگان هم به اسارت بروند، این حادثه بزرگ به صورت طبیعی، عزاداری را به دنبال دارد. یعنی هر فردی با شنیدن جریان عاشورا متأثّر شده به سوگ می نشیند.
پس تا اینجا معلوم شد که اقامه عزا برای اباعبدالله الحسین علیه السّلام یک اتفّاق کاملاً طبیعی و انسانی می باشد. حال اضافه کنید سفارش های فراوانی که از سوی پیامبر اعظم صلّی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السّلام نسبت به اقامه عزا برای حسین بن علیّ بیان شده است.۱
اقامه عزای حسینی در مراکز مذهب مانند مساجد، حسینیّه ها و هیئات تشکیل می شود، این جلسات که منسوب به امام حسین علیه السّلام می باشد، چه خصوصیّاتی باید داشته باشد تا هدف از تشکیل این جلسات،به دست آید؟
به طور کلّی می توان گفت اصول و احکام دین بر اقامه عزا حاکم است. توضیح اینکه چگونگی عزاداری ما نباید خارج از چهارچوب شریعت باشد، این سخن که آقا چرا شما در دستگاه امام حسین علیه السلام اشکال می کنی و ایراد می گیری، سخنی باطل و مخالف هدف متعالی سیّدالشّهداء علیه السلام می باشد. اگر هدف امام از این نهضت، حفظ دین و تربیت دینی جامع انسانی باشد، نحوه برگزاری جلسات ما باید مناسب با این هدف باشد.
اگر ما در سوگ ولیّ خدا می نشینیم به دلیل محروم شدن جامع انسانی از حضور ولیّ خدا می باشد، در مورد سالار شهیدان حسین بن علی علیهما السّلام، علاوه بر محرومیّت جامعه بشری از حضور ایشان، مظلومیّت امام و نحوه برخورد دستگاه حاکم با ایشان هم در برگزاری مجالس عزا، مؤثّر بوده است
-بیان معارف دین به صورت مستند: مجالس عزای حسینی، فرصت مناسبی است برای آشنایی هر چه بیشتر با آموزه های دینی، اطّلاع مؤمنین از وظایف الهی خود، علم به مشکلاتی که امروز امّت اسلامی با آنها درگیر است و مانند آن. اگر در هیئتی فقط به روضه خوانی و سینه زنی و زنجیر زنی بسنده شود، این فرصت یادگیری از دست رفته است.
-دقّت در نقل وقایع: امام حسین علیه السّلام فرمود: ذلّت از ما دور است۲ یعنی زیر بار ذلّت نمی روم، حرفی نزنیم که با این روح عزّت حسینی منافات داشته باشد، حسین علیه السّلام را ذلیل نکنیم.
-خواب زدگی بعضی جلسات: آسیب مهمّی که مجالس مذهبی ما را گرفتار کرده است تعریف خواب است یعنی برای اثبات یک اعتقاد از خواب استفاده می شود در حالی که خواب جزء منابع معرفت دینی نمی باشد. برای اثبات عقیده از دلیل عقلی یا نَقلی که کتاب و سنّت است باید بهره جست. از سخنران ها و ذاکران بخواهید که برای شما خواب، تعریف نکنند.
-گریه کردن وسیله است نه هدف: به گمان بعضی، گریاندن مردم هدفی است مقدّس، برای همین هر کاری می کنند که مردم گریه کنند غافل از اینکه هدف حسینی شدن است یعنی به چه اندازه خودمان را شبیه امام حسین علیه السّلام می کنیم.
-رعایت حقوق مردم: در برگزاری جلسات حقوق مردم جدّا مورد توجّه باشد همسایگان جلسه ما از طولانی شدن یا از صدای زیاد آزرده نشوند و رضایت آنها احراز شود. وقتی دسته های عزاداری در خیابان ها به راه می افتند، راه عبور به طور کلّی مسدود نشود شاید مؤمنی گرفتار باشد و محتاج مسیری برای عبور.
-کسب رضای خدا: همه ما در کارهای خود، رضای خدا را در نظر بگیریم واقعاً از گوینده گرفته تا روضه خوان و بانی شام و همه و همه، بببنیم خدا چه می خواهد، ببینیم خون خدا حسین علیه السّلام چه می خواهد نه اینکه من و دلم چه می خواهیم.
پی نوشت ها:
۱٫برای مطالعه این روایات به کتاب «کامل الزّیارات» جناب ابوالقاسم ابن قولوَیه قمی مراجعه کنید.
۲٫مجلسی،محمد باقر،بحارالانوار،المکتبهالاسلامیّه،تهران،ج۴۵،ص۹
هیچ نظری موجود نیست